بر قامت دلربای مهدی(عج) صلوات
پیوند: http://kowsarblog.ir
سه چیز زیباست
بی خبر دعایت ڪنند
نبینی نگاهت ڪنند.
ندانی یادت ڪنند.
امام زمان(عج)
دعایمان می ڪند به خیر
نگاهمان می ڪندبه مهربانی
یادمان می ڪندبه خوبی
پیوند: http://kowsarblog.ir
سه چیز زیباست
بی خبر دعایت ڪنند
نبینی نگاهت ڪنند.
ندانی یادت ڪنند.
امام زمان(عج)
دعایمان می ڪند به خیر
نگاهمان می ڪندبه مهربانی
یادمان می ڪندبه خوبی
پیوند: http://kowsarblog.ir
دعای نُدبه
ندبه بهمعنای خواندن، گریه بر شخص مرده همراه با ذکر خوبیهای اوست.
این دعا مشتمل بر عقايد شیعه و تأسف بر غیبت مهدی است که از امام ششم شیعیان نقل شده و به خواندن آن در این چهار مورد توصه شدهاست:
جمعه
عید فطر
عید قربان
عید غدیر
سند دعا:
دعای ندبه را عدهای از علما و محدثین نقل کردهاند و برخی تا ۱۵ سند برای آن برشمردهاند؛ از آن جمله:
ابوجعفر محمد بن حسین بن سفیان بزوفری
او معاصر شیخ نجاشی و از اَعلام قرن پنجم بوده، این دعا را نقل کردهاست.
ابوالفرج محمد بن علی بن یعقوب بن اسحاق بن ابیقره قنائی
او در کتاب الدّعاء نقل کردهاست. وی که از مشایخ شیخ مفید؛ بهشمار میآید مورد تأیید خاص او قرار گرفتهاست.
محمد بن جعفر بن علی بن جعفر مشهدی حائری
در کتاب مزار کبیر (مزار ابن مشهدی) از محمد بن ابیقره نقل کرده وآن را به امام مهدی نسبت دادهاست.[۱]
سید بن طاووس
او در دو کتاب مصباح الزائر[۲] و اقبال الاعمال[۳] به نقل از کتاب محمّد بن حسین بن سفیان بزوفری نقل کرده و آن را به امام زمان نسبت دادهاست.
علامه مجلسی
دعای ندبه را در کتاب بحارالانوار به نقل از مصباح الزائر سید بن طاووس و در کتاب تحفة الزائر و در کتاب زاد المعاد نیز دعای ندبه را نقل کرده و در سرآغاز میگوید:
و اما دعای ندبه که مشتمل است بر عقاید حَقّه و تأسف بر غیبت حضرت قائم، علیهالسلام، به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق، علیهالسلام، منقول است، که سنت است این دعای ندبه را در چهار عید بخوانَد؛ یعنی: جمعه، عید فطر، عید قربان و عید غدیر[۴].
محدث نوری
محدث میرزا حسین نوری، در کتاب تحیة الزائر دعای ندبه را به نقل از مزار کبیر، مزار قدیم، و مصباح الزائرِ سید بن طاووس روایت کردهاست.[۵]
و بسیاری دیگر از بزرگان شیعه این دعا را نقل کردهاند.[۶]
1-المزار، ص۵۷۳، دعای ۱۰۷.
2-مصباحالزائر، ص۴۴۶
3-اقبالالاعمال، صص۲۹۹-۲۹۵.
4-المجلسی، محمدباقر، زادالمعاد، ص۴۸۶، چاپ سنگی
5-النوری، حسین بن محمدتقی، تحیةالزائر، ص۲۴۸
6-علیاکبر مهدیپور. «با دعای ندبه در پگاه جمعه». مؤسسهٔ فرهنگی موعود.
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُكَ فِي أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ مَا عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ الَّذِي لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَكَ ذَلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِيَّ وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ [الذَّرَائِعَ ] إِلَيْكَ
ستايش خاص خدا، پروردگار جهانيان است، و درود و سلام خدا، سلامى كامل، بر سرور ما محمد، پيامبرش و اهل بيت او، خدايا تو را ستايش، بر آنچه به آن جارى شد قضاى تو درباره اوليايت، آنان كه تنها براى خود دينت برگزيدى، آنگاه كه براى ايشان اختيار كردى، فراوانى نعمت پابرجايى كه نزد توست، نعمتى كه تباهى و نابودى ندارد، پس از آنكه بی ميل بودن نسبت به رتبه هاى اين دنياى فرومایه، و زيب و زيورش را با آنان شرط نمودى، آنان هم آن شرط را از تو پذيرفتند، و تو هم وفا نمودن به آن را از جانب آنان دانستى، پس قبولشان كردى، و مقرّب درگاهشان نمودى، و براى آنان ياد والا، و ثناى روشن پيش آوردى، و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستادى، و به وحیت اكرامشان فرمودى، و به دانشت به آنان عطا كردى، و ايشان را دست آويز به سويت
وَ الْوَسِيلَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلَى أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْهَا وَ بَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِي فُلْكِكَ وَ نَجَّيْتَهُ وَ [مَعَ ] مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ بِرَحْمَتِكَ وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِيلا وَ سَأَلَكَ لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ فَأَجَبْتَهُ وَ جَعَلْتَ ذَلِكَ عَلِيّا وَ بَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَكْلِيما وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ رِدْءا وَ وَزِيرا وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَيْرِ أَبٍ وَ آتَيْتَهُ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ كُلٌّ [وَ كُلا] شَرَعْتَ لَهُ شَرِيعَةً
و وسيله به جانب خشنودى ات قرار دادى، پس بعضى را در بهشت جاى دادى، و بعضى را براى خود دوست صميمى گرفتى، و از تو درخواست نام نيك، در ميان آيندگان كرد، و تو درخواست او را اجابت نمودى، و نامش را بلند آوازه كردى، و با بعضى از ميان درخت سخن گفتى، سخن گفتنى خاص، و براى او برادرش را ياور و وزير قرار دادى، و بعضى را بدون پدر به وجود آوردى، و دلايل آشكار به او عنايت فرمودى و به روح القدس او را تأييد نمودى، و براى همه آنان شريعت مقرّر كردى،
وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجا وَ تَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِيَاءَ [أَوْصِيَاءَهُ ] مُسْتَحْفِظا بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ [مُسْتَحْفَظا بَعْدَ مُسْتَحْفَظٍ] مِنْ مُدَّةٍ إِلَى مُدَّةٍ إِقَامَةً لِدِينِكَ وَ حُجَّةً عَلَى عِبَادِكَ وَ لِئَلا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ يَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَى أَهْلِهِ وَ لا [لِئَلا] يَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولاً مُنْذِرا وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَما هَادِيا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَى إِلَى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلَى حَبِيبِكَ وَ نَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،
و راه را روشن و واضح ساختى، و جانشينانى اختيار كردى، نگهبانى پس از نگهبان، از زمانى تا زمانی ديگر، براى برپا داشتن دينت، و حجّتى بر بندگانت، براى اينكه حق از جايگاهش برداشته نشود، و باطل بر اهل حق پيروز نگردد، و احدى نگويد چه مى شد اگر براى ما پيامبرى بيم دهنده می فرستادى، و پرچم هدايت براى ما برپا مى نمودی تا بر اين اساس از آياتت پيروى مى كرديم، پيش از آنكه خوار و رسوا شويم، تا اينكه مقام رسالت و هدايت را به حبيب و برگزيده ات محمد (درود خدا بر او خاندانش) را رساندى،
فَكَانَ كَمَا انْتَجَبْتَهُ سَيِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ وَ أَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلَى أَنْبِيَائِكَ وَ بَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبَادِكَ وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَكَ وَ مَغَارِبَكَ وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ [بِهِ ] إِلَى سَمَائِكَ وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى انْقِضَاءِ خَلْقِكَ ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ الْمُسَوِّمِينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِينَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وَ ذَلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ ،
پس بود همانگونه كه او را برگزيدى، سرور مخلوقاتت، و برگزيده برگزيدگانت، و برترين انتخاب شدگانت، و گرامی ترين معتمدانت، او را بر پيامبرانت مقدم نمودى، و بر جنّ و انس از بندگانت برانگيختی و مشرقها و مغربهايت را زير پايش گذاردى، و براق را برايش مسخّر ساختى، و آن شخصيت بزرگ را به آسمانت بالا بردى، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپرى شدن آفرينشت به او سپردى، سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن يارى دادى، و به جبرائيل و ميكائيل و نشان داران از فرشتگانت قرار گرفتى، و به او وعده دادى كه دينش را بر همه دينها پيروز گردانی گرچه مشركان را خوش نيايد، و اين كار پس از آن بود كه در جايگاه راستى از اهلش جايش دادى، و قرار دادى براى او و ايشان نخستين خانه اى كه براى مردم بنا شد،
لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكا وَ هُدًى لِلْعَالَمِينَ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنا وَ قُلْتَ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَ قُلْتَ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ وَ قُلْتَ مَا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا فَكَانُوا هُمُ السَّبِيلَ إِلَيْكَ ،
كه در مكه است، خانه بابركت، و مايه راهنمايى براى جهانيان، در آن خانه نشانه هاى آشكارى است، مقام ابراهيم، و هركه وارد آن شد، در امان بود، در حق آنان فرمودى: جز اين نيست كه خدا اراده فرموده، پليدى را از شما خانواده ببرد، و شما را پاك گرداند، پاك كردنى شايسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بيت او قرار دادى، و فرمودی بگو من از شما براى رسالت پاداشى جز مودّت نزديكانم نمى خواهم، و فرمودى: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودى: من از شما براى رسالت پاداشى نمى خواهم، جز كسى كه بخواهد، راهى به جانب پروردگارش بگيرد، پس آنان راه به سوى تو بودند،
وَ الْمَسْلَكَ إِلَى رِضْوَانِكَ فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقَامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِيا إِذْ كَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ أَنَا نَبِيَّهُ فَعَلِيٌّ أَمِيرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّى وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلّا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلا بَابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِكْمَتَهُ فَقَالَ:
و راه به حريم خشنودی ات، انگاه كه روزگار آن حضرت سپرى شد، نماينده اش على بن ابيطالب (درود تو بر آن دو و خاندانشان باد) را، براى راهنمايى برگماشت، چرا كه او بيم دهنده، و براى هر قومى راهنما بود، پس درحالی كه انبوهى از مردم در برابرش بودند فرمود: هركه من سرپرست او بودم، پس على سرپرست اوست، خدايا دوست بدار كسیكه على را دوست دارد، و دشمن بدار كسى را كه دشمن على است، و يارى كن هركه او را يارى كند، و خوار كن هركه او را وا گذارد، و فرمود: هر كه من پيامبرش بودم، پس على فرمانرواى اوست، و فرمود: من و على از يك درخت هستيم، و ساير مردم از درخت هاى گوناگونند، و جايگاه او را نسبت به خود همچون جايگاه هارون به موسى قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسايى، جز اينكه پس از من پيامبر نيست، و دخترش سرور بانوان جهانيان را به همسرى او در آورد، و از مسجدش براى او حلال كرد، آنچه را براى خودش حلال بود، و همه درهايى را كه به مسجد باز مى شد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حكمتش را به او سپرد، و فرمود:
أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِينَةَ وَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي لَحْمُكَ مِنْ لَحْمِي وَ دَمُكَ مِنْ دَمِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي وَ حَرْبُكَ حَرْبِي وَ الْإِيمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمِي وَ دَمِي وَ أَنْتَ غَدا عَلَى الْحَوْضِ خَلِيفَتِي وَ أَنْتَ تَقْضِي دَيْنِي وَ تُنْجِزُ عِدَاتِي وَ شِيعَتُكَ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِي فِي الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِيرَانِي وَ لَوْ لا أَنْتَ يَا عَلِيُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِي وَ كَانَ بَعْدَهُ هُدًى مِنَ الضَّلالِ وَ نُورا مِنَ الْعَمَى وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتِينَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ،
من شهر علمم و على در آن شهر است، پس هر كه اراده شهر علم و حكمت كند، بايد از در آن وارد شود، سپس گفت: تو برادر و جانشين و وارث منى، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتى با تو، آشتى با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ايمان با گوشت و خونت آميخته شده، چنان كه با گوشت و خون من درآميخته و تو فرداى قيامت كنار حوض كوثر جانشين منى، و تو قرضم را مى پردازى، و به وعده هاى من وفا می كنى، و شيعيان تو بر منبرهايی از نورند، درحالیكه رويشان سپيد، و در بهشت پيرامون من، و همسايگان منند، و اگر تو اى على نبودى، اهل ايمان پس از من شناخته نمى شدند، و آن حضرت پس از پيامبر، مايه هدايت از گمراهى، و نور از نابينايى و ريسمان استوار خدا و راه راست او بود،
لا يُسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِي رَحِمٍ وَ لا بِسَابِقَةٍ فِي دِينٍ وَ لا يُلْحَقُ فِي مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا وَ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ وَ لا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِيهِ صَنَادِيدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاوَشَ [نَاهَشَ ] ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَادا بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً وَ غَيْرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ [فَأَصَنَّتْ ] [فَأَصَنَ ] عَلَى عَدَاوَتِهِ وَ أَكَبَّتْ عَلَى مُنَابَذَتِهِ حَتَّى قَتَلَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ لَمَّا قَضَى نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَى [الْأَشْقِيَاءِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ ] الْآخِرِينَ يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي الْهَادِينَ بَعْدَ الْهَادِينَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَى مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَى قَطِيعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وَلَدِهِ إِلا الْقَلِيلَ مِمَّنْ وَفَى لِرِعَايَةِ الْحَقِّ فِيهِمْ ،
با نزديك هایش در خويشاوندى به رسول خدا، كسى بر او پيشى نگرفت، و همچنين با سابقه اش در دين، كسى بر او مقدم نبود، و در فضيلتى از فضائل هيچكس به او نرسيد، كار پيامبر (درود خدا بر او خاندانش) را پى گرفت، و براساس تأويل قران جنگ مى كرد، و درباره خدا سرزنش هيچ سرزنش كننده اى را به خود نمى گرفت، خون شجاعان عرب را، در راه خدا به زمين ريخت، و دلاورانشان را از دم تيغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دلهايشان كينه سپرد، كينه جنگ بدر و خيبر و حنين و غير آنها را، پس دشمنى او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند، تا پيمان شكنان و جفا پيشگان و خارج شدگان از دايره دين را كشت، و هنگامیكه درگذشت و او را بدبخت ترين پسينيان، كه از بدبخت ترين پيشينيان كرد، به قتل رساند، دستور رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) در باره هدايت كنندگان، از پس هدايت كنندگان] امامان بعد از پيامبر [اطاعت نشد، و امّت بر دشمنى نسبت به آن حضرت پافشارى كردند، و براى قطع رحم او، و تبعيد فرزندانش گرد آمدند، مگر اندكى از كسانیكه براى رعايت حق درباره ايشان به پيمان پيامبر وفا كردند
فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِيَ مَنْ سُبِيَ وَ أُقْصِيَ مَنْ أُقْصِيَ وَ جَرَى الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا يُرْجَى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ كَانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ فَعَلَى الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ وَ إِيَّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ [فَلْتَدُرَّ] الدُّمُوعُ وَ لْيَصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ يَضِجُّ [يَضِجَ ] الضَّاجُّونَ وَ يَعِجُّ [يَعِجَ ] الْعَاجُّونَ أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ ،
پس كشته شد آنكه كشته شد، و اسير گشت آنكه اسير گشت، و تبعيد شد آنكه تبعيد شد، و قضا بر آنان جارى شد به آنچه كه بر آن اميد پاداش نيك مى رود، زيرا زمين از خداست، آن را به هركه از بندگانش بخواهد به ارث مى دهد، و سرانجام از آن پرهيزگاران است و منزّه است پروردگار ما كه به يقين وعده پرورگارمان انجام شدنى است، و خدا هرگز از وعده خويش تخلّف نمى كند و او نيرومند حكيم است، پس بر پاكيزگان از اهل بيت محمّد و على (درود خدا بر ايشان و خاندانشان) ، بايد گريه كنندكان بگريند، و زارى كنندگان بر ايشان زارى كنند، و براى مانند آنان بايد اشك ها روان شود، و فريادكنندگان فرياد زنند، و شيون كنندگان شيون كنند، و خروشندگان بخروشند، حسن كجاست؟ حسين كجاست؟ فرزندان حسين كجايند؟ شايسته اى پس از شايسته ديگر راستگويى پس از راستگويى ديگر، راه از پس راه كجاست؟
أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ أَيْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَيْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِيرَةُ أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَيْنَ أَعْلامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ [الْمُتَّخَذُ] لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ أَيْنَ قَاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْيَانِ وَ الطُّغْيَانِ أَيْنَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَيِّ وَ الشِّقَاقِ [النِّفَاقِ ] ،
كجاست بهترين برگزيده بعد از بهترين برگزيد؟ كجايند خورشيدهای تابان، كجايند ماه هاى نورافشان، كجايند ستارگان فروزان، كجايند پرچم هاى دين، و پايه هاى دانش، كجاست آن باقيمانده خدا كه از عترت هدايتگر خالى نشود، كجاست آن مهيّا گشته براى ريشه كن كردن ستمكاران، كجاست آن كه برای راست نمودن انحراف و كجى به انتظار اويند، كجاست آن اميد شده براى از بين بردن ستم و دشمنى، كجاست آن ذخيره براى تجديد فريضه ها و سنّت ها، كجاست آن برگزيده براى بازگرداندن دين و شريعت، كجاست آن آرزو شده براى زنده كردن قرآن و حدود آن، كجاست احياگر نشانه هاى دين و اهل دين، كجاست درهم شكننده شوكت متجاوزان، كجاست ويران كننده بناهاى شرك و دورويى، كجاست نابودكننده اهل فسق و عصيان و طغيان، كجاست دروكننده شاخه های گمراهى و شكاف اندازى،
أَيْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّيْغِ وَ الْأَهْوَاءِ أَيْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْكِذْبِ [الْكَذِبِ ] وَ الافْتِرَاءِ أَيْنَ مُبِيدُ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ أَيْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنَادِ وَ التَّضْلِيلِ وَ الْإِلْحَادِ أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةِ [الْكَلِمِ ] عَلَى التَّقْوَى أَيْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَى أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَيْنَ صَاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَايَةِ الْهُدَى أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضَا،
كجاست محوكننده آثار انحراف و هواهاى نفسانى، كجاست قطع كننده دام هاى دروغ و بهتان، كجاست نابودكننده سركشان و سرپيچى كنندگان، كجاست ريشه كن كننده اهل لجاجت و گمراهى، و بیدينى كجاست عزّت بخش دوستان، و خواركننده دشمنان، كجاست گردآورنده سخن بر پايه تقوا، كجاست در راه خدا كه از آن آمده شود، كجاست جلوه خدا، كه دوستان به سويش روى آورند، كجاست آن وسيله پيوند بين زمين و آسمان، كجاست صاحب روز پيروزى، و گسترنده پرچم هدايت، كجاست گردآورنده پراكندگی صلاح و رضا،
أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ أَيْنَ الطَّالِبُ [الْمُطَالِبُ ] بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَى عَلَيْهِ وَ افْتَرَى أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجَابُ إِذَا دَعَا أَيْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ [الْخَلائِفِ ] ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَى أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي لَكَ الْوِقَاءُ وَ الْحِمَى يَا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِينَ يَا ابْنَ النُّجَبَاءِ الْأَكْرَمِينَ يَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِيِّينَ [الْمُهْتَدِينَ ] يَا ابْنَ الْخِيَرَةِ الْمُهَذَّبِينَ يَا ابْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَنْجَبِينَ يَا ابْنَ الْأَطَائبِ الْمُطَهَّرِينَ [الْمُسْتَظْهَرِينَ ] يَا ابْنَ الْخَضَارِمَةِ الْمُنْتَجَبِينَ يَا ابْنَ الْقَمَاقِمَةِ الْأَكْرَمِينَ [الْأَكْبَرِينَ ] يَا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِيرَةِ يَا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِيئَةِ يَا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ يَا ابْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ،
كجاست خواهنده خون پيامبران و فرزندان پيامبران، كجاست خواهنده خون كشته در كربلا، كجاست آن پيروز شده بر هر كه به او ستم كرد و بهتان زد، كجاست آن مضطّرى كه اجابت شود هنگامى كه دعا كند، كجاست سرسلسله مخلوقات، داراى نيكى و تقوا، كجاست فرزند پيامبر برگزيده، و فرزند علی مرتضى، و فرزند خديجه روشن جبين، و فرزند فاطمه كبرى؟ ، پدر و مادر و جانم فردايت شود، برايت سپر و حصار باشم، اى فرزند سروران مقرّب، اى فرزند نجيبان گرامى، اى فرزند راهنمايان راه يافته، ای فرزند برگزيدگان پاكيزه، اى فرزند بزرگواران نجيب، اى فرزند پاكان پاكيزه، ای فرزند بزرگواران برگزيده، اى فرزند درياهاى بیكران بخشش گرامیتر، اى فرزند ماههاى نورافشان، اى فرزند چراغ هاى تابان، اى فرزند ستارگان فروزان، اى فرزند اختران درخشان،
يَا ابْنَ السُّبُلِ الْوَاضِحَةِ يَا ابْنَ الْأَعْلامِ اللائِحَةِ يَا ابْنَ الْعُلُومِ الْكَامِلَةِ يَا ابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ يَا ابْنَ الْمَعَالِمِ الْمَأْثُورَةِ يَا ابْنَ الْمُعْجِزَاتِ الْمَوْجُودَةِ يَا ابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ [الْمَشْهُورَةِ] يَا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ يَا ابْنَ النَّبَإِ الْعَظِيمِ يَا ابْنَ مَنْ هُوَ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَى اللَّهِ عَلِيٌّ حَكِيمٌ يَا ابْنَ الْآيَاتِ وَ الْبَيِّنَاتِ يَا ابْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِرَاتِ يَا ابْنَ الْبَرَاهِينِ الْوَاضِحَاتِ الْبَاهِرَاتِ يَا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ يَا ابْنَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ يَا ابْنَ طه وَ الْمُحْكَمَاتِ،
اى فرزند راه هاى روشن، اى فرزند نشانه هاى آشكار، اى فرزند دانش هاى كامل، اى فرزند آيينهاى مشهور، اى فرزند نشانه هاى حفظ شده، ای معجزات موجود، اى فرزند دليل هاى محسوس، اى فرزند راه مستقيم، اى فرزند خبر بزرگ، اى فرزند كسی كه در امّ الكتاب، نزد خدا، والا و حكيم است، اى فرزند آيات و نشانه ها، اى فرزند دليل های آشكار، اى فرزند برهان هاى نمايان، اى فرزند حجّتهاى رسا، اى فرزند نعمت های كامل، اى فرزند طه و آيات محكم،
يَا ابْنَ يس وَ الذَّارِيَاتِ يَا ابْنَ الطُّورِ وَ الْعَادِيَاتِ يَا ابْنَ مَنْ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى دُنُوّا وَ اقْتِرَاباً مِنَ الْعَلِيِّ الْأَعْلَى لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَى بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى أَ بِرَضْوَى أَوْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لا تُرَى وَ لا أَسْمَعَ [أَسْمَعُ ] لَكَ حَسِيسا وَ لا نَجْوَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ تُحِيطَ بِكَ دُونِيَ [لا تُحِيطَ بِي دُونَكَ ] الْبَلْوَى وَ لا يَنَالَكَ مِنِّي ضَجِيجٌ وَ لا شَكْوَى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ [يَنْزَحُ ] عَنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِقٍ يَتَمَنَّى مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَكَرَا فَحَنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ عَقِيدِ عِزٍّ لا يُسَامَى،
اى فرزند يس و ذاريات، اى فرزند طور و عاديات، اى فرزند كسی كه نزديك شد، آنگاه درآويخت، تا آنكه در دسترسى و نزديكى به خداى علىّ اعلى، به فاصله دو كمان يا كمتر بود، اى كاش می دانستم خانه ات در كجا قرار گرفته، بلكه مى دانستم كدام زمين تو را برداشته، يا چه خاكى؟ آيا در كوه رضوايى يا در غير آن، يا در زمين ذی طوايى؟ بر من سخت است كه مردم را مى بينم، ولى تو ديده نمى شوى، و از تو نمى شنوم صداى محسوسى و نه رازونيازى، بر من سخت است كه تو را بدون من گرفتارى فرا گيرد، و از من به تو فرياد و شكايتى نرسد، جانم فدايت، تو پنهان شده اى هستی كه از ميان ما بيرون نيستى، جانم فدايت، تو دورى هستى كه از ما دور نيست، جانم فدايت، تو آرزوى هر مشتاقى كه آرزو كند، از مردان و زنان مؤمن كه تو را ياد كرده، از فراقت ناله كنند، جانم فدايت، تو قرين عزّتى، كه كسى بر او برترى نگيرد،
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ أَثِيلِ مَجْدٍ لا يُجَارَى [يُحَاذَی] بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضَاهَى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَصِيفِ شَرَفٍ لا يُسَاوَى إِلَى مَتَى أَحَارُ [أَجْأَرُ] فِيكَ يَا مَوْلايَ وَ إِلَى مَتَى وَ أَيَّ خِطَابٍ أَصِفُ فِيكَ وَ أَيَّ نَجْوَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أُجَابَ دُونَكَ وَ [أَوْ] أُنَاغَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَبْكِيَكَ وَ يَخْذُلَكَ الْوَرَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ يَجْرِيَ عَلَيْكَ دُونَهُمْ مَا جَرَى هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَ الْبُكَاءَ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُسَاعِدَ جَزَعَهُ إِذَا خَلا هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَسَاعَدَتْهَا عَيْنِي عَلَى الْقَذَى ،
جانم فدايت، تو درخت ريشه دار مجدی كه هم طرازى نپذيرد، جانم فدايت، تو نعمت ديرينه اى، كه او را مانندى نيست، جانم فدايت، تو قرين شرفى، كه وی را برابرى نيست، تا چه زمانى نسبت به تو سرگردان باشم، اى مولايم، و تا چه زمان، و با كدام بيان، تو را وصف كنم، و با چه رازو نيازى؟ ، بر من سخت است كه از سوى غير تو پاسخ داده شوم، و سخن مسرّت بخش بشنوم، بر من سخت است كه براى تو گريه كنم، ولى مردم تو را وا گذارند، بر من سخت است، كه بر تو بگذرد و نه بر ديگران آنچه گذشت، آيا كمك كننده اى هست، كه فرياد و گريه را در كنارش طولانى كنم؟ آيا بى تابى هست؟ كه او را در بى تابى اش، هنگامى كه خلوت كند يارى رسانم، آيا چشمى هست كه خار فراق در آن جا گرفته، پس چشم من او را بر آن خار خليدگى مساعدت كند،
هَلْ إِلَيْكَ يَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقَى هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنَا مِنْكَ بِعِدَةٍ [بِغَدِهِ ] فَنَحْظَى مَتَى نَرِدُ مَنَاهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوَى مَتَى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مَائِكَ فَقَدْ طَالَ الصَّدَى مَتَى نُغَادِيكَ وَ نُرَاوِحُكَ فَنَقِرَّ عَيْنا [فَتَقَرَّ عُيُونُنَا] مَتَى تَرَانَا [وَ] نَرَاكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَى أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِكَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَكَ هَوَاناً وَ عِقَاباً وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَكَبِّرِينَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِينَ،
آيا به جانب تو اى پسر احمد راهى هست، تا ملاقات شوى، آيا روز ما به تو با وعده اى در می پيوندد تا بهره مند گرديم، چه زمان به چشمه های پر آبت وارد می شويم، تا سيراب گرديم، چه زمان از آب وصل خشگوارت بهره مند مى شويم؟ كه تشنگى ما طولانى شد، چه زمان با تو صبح و شام مى كنيم، تا ديده از اين كار روشن كنيم، چه زمان مارا می بينى و ما تو را می بينيم، درحالى كه پرچم پيروزى را گسترده اى، آيا آن روز در مى رسد كه ما را ببينی كه تو را احاطه كنيم، و تو جامعه جهانى را پيشوا مى شوى درحالى كه زمين را از عدالت انباشتى، و دشمنانت را خوارى و كيفر چشانده اى، و متكبّران و منكران حق را نابود كرده اى و ريشه سركشان را قطع نموده اى، و بيخ و بن ستمكاران را بركنده اى،
وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ أَنْتَ كَشَّافُ الْكُرَبِ وَ الْبَلْوَى وَ إِلَيْكَ أَسْتَعْدِي فَعِنْدَكَ الْعَدْوَى وَ أَنْتَ رَبُّ الْآخِرَةِ وَ الدُّنْيَا [الْأُولَی] فَأَغِثْ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ عُبَيْدَكَ الْمُبْتَلَى وَ أَرِهِ سَيِّدَهُ يَا شَدِيدَ الْقُوَى وَ أَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسَى وَ الْجَوَى وَ بَرِّدْ غَلِيلَهُ يَا مَنْ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى وَ مَنْ إِلَيْهِ الرُّجْعَى وَ الْمُنْتَهَى اللَّهُمَّ وَ نَحْنُ عَبِيدُكَ التَّائِقُونَ [الشَّائِقُونَ ] إِلَى وَلِيِّكَ الْمُذَكِّرِ بِكَ وَ بِنَبِيِّكَ خَلَقْتَهُ لَنَا عِصْمَةً وَ مَلاذا وَ أَقَمْتَهُ لَنَا قِوَاما وَ مَعَاذا وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ مِنَّا إِمَاما فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاما،
تا ما بگوييم: ستايش خاص خدا، پروردگار جهانيان است. خدايا تو برطرف كننده سختي ها و حوادث ناگوارى، از تو يارى مى طلبم، كه يارى و كمك تنها نزد توست، و تو پروردگار آخرت و دنيايى، پس اى فريادرس درماندگان، به فرياد بنده كوچك گرفتارت برس، و سرورش را به او نشان بده اى صاحب نيروهاى شگرف، و به ديدار سرورش، اندوه و سوز دل را از او بزداى، و آتش تشنگى اش را خاموش كن، اى كه بر عرش چيره اى، و بازگشت و سرانجام به سوى اوست، خدايا، ما بندگان به شدّت مشتاق به سوی ولىّ تو هستيم، آنكه مردم را به ياد تو و پيامبرت اندازد، و تو او را براى ما نگهبان و پناهگاه آفريدى، و او را قوم و امان ما قرار دادى، و او را پيشواى اهل ايمان از ما گرداندى، از جانب ما به او تحيّت و سلام برسان،
وَ زِدْنَا بِذَلِكَ يَا رَبِّ إِكْرَاما وَ اجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنَا مُسْتَقَرّا وَ مُقَاما وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِيمِكَ إِيَّاهُ أَمَامَنَا حَتَّى تُورِدَنَا جِنَانَكَ [جَنَّاتِكَ ] وَ مُرَافَقَةَ الشُّهَدَاءِ مِنْ خُلَصَائِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ جَدِّهِ [وَ] رَسُولِكَ السَّيِّدِ الْأَكْبَرِ وَ عَلَى [عَلِيٍ ] أَبِيهِ السَّيِّدِ الْأَصْغَرِ وَ جَدَّتِهِ الصِّدِّيقَةِ الْكُبْرَى فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى مَنِ اصْطَفَيْتَ مِنْ آبَائِهِ الْبَرَرَةِ وَ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ وَ أَتَمَّ وَ أَدْوَمَ وَ أَكْثَرَ وَ أَوْفَرَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ ،
و به اين وسيله اكرام بر ما را ای پروردگار بيفزا، و جايگاه او را، جايگاه و اقامتگاه ما قرار ده، و نعمتت را با پيش انداختن او در پيش روى ما كامل گردان، تا ما را وارد بهشتهايت نمايد، و به همنشينى شهيدان از بندگان خالصت نايل نمايد. خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و درود فرست بر محمّد جدّ او و رسولت، آن سرور بزرگتر، و بر پدرش آن سرور پس از پيامبر و بر جدّه اش صدّيقه كبرى، فاطمه دختر محمّد، و بر كسانى كه بزگزيدى، از پدران نيكوكار و بر خودش، برترين و كامل ترين و تمام ترين و بادوام ترين و بيشترين و فراوان ترين درودى كه بر يكى از برگزيدگانت و انتخاب شدگانت از ميان آفريدگانت فرستادى،
وَ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً لا غَايَةَ لِعَدَدِهَا وَ لا نِهَايَةَ لِمَدَدِهَا وَ لا نَفَادَ لِأَمَدِهَا اللَّهُمَّ وَ أَقِمْ بِهِ الْحَقَّ وَ أَدْحِضْ بِهِ الْبَاطِلَ وَ أَدِلْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَذْلِلْ بِهِ أَعْدَاءَكَ وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدِّي إِلَى مُرَافَقَةِ سَلَفِهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ يَمْكُثُ فِي ظِلِّهِمْ وَ أَعِنَّا عَلَى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ وَ الاجْتِهَادِ فِي طَاعَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعْصِيَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِرِضَاهُ وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ مَا نَنَالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِكَ وَ فَوْزا عِنْدَكَ وَ اجْعَلْ صَلاتَنَا بِهِ مَقْبُولَةً وَ ذُنُوبَنَا بِهِ مَغْفُورَةً ،
و بر او درود فرست، درودى كه پايانى براى عدوش، و نهايتى براى مدتش، و به آخر رسيدنى براى زمانش نباشد، خدايا حق را به وسيله او برپا دار، و باطل را به او نابود كن، و دوستانت را به سبب آن جناب به دولت برسان، و دشمنانت را به دست او خوار گردان، و پيوند خدايا بين ما و او، پيوندى كه ما را به رفاقت گذشتگان او برساند، و ما را از آنانى قرار ده كه به دامان عنايتشان چنگ زنند و در سايه لطفشان اقامت كنند، و ما را بر پرداخت حقوقش، و كوشش در فرمانبرداریاش، و دورى از نافرمانى اش كمك كن، و بر ما به خشنودى اش منّت نه، و رأفت و رحمت و دعاى خير آن حضرت را به ما ببخش، تا حدّى كه به سبب آن به رحمت گسترده ات، و رستگارى در پيشگاهت برسيم، خدايا به وسيله او نمازمان را پذيرفته، و گناهانمان را آمرزيده
وَ دُعَاءَنَا بِهِ مُسْتَجَابا وَ اجْعَلْ أَرْزَاقَنَا بِهِ مَبْسُوطَةً وَ هُمُومَنَا بِهِ مَكْفِيَّةً وَ حَوَائِجَنَا بِهِ مَقْضِيَّةً وَ أَقْبِلْ إِلَيْنَا بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ اقْبَلْ تَقَرُّبَنَا إِلَيْكَ وَ انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً نَسْتَكْمِلْ بِهَا الْكَرَامَةَ عِنْدَكَ ثُمَّ لا تَصْرِفْهَا عَنَّا بِجُودِكَ وَ اسْقِنَا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِكَأْسِهِ وَ بِيَدِهِ رَيّا رَوِيّا هَنِيئا سَائِغا لا ظَمَأَ بَعْدَهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
و دعاهايمان را مستجاب گردان، خدايا روزي هايمان را به سبب او گسترده، و اندوهمان را برطرف شده، و حاجت هايمان را برآورده فرما، و به جانب ما به جلوه كريمت روى آور، و تقرّبان را به سويت بپذير، و به ما نظر كن نظرى مهربانانه كه كرامت را نزد تو، به وسيله آن نظر به كمال برسانيم، و آن نظر مهربانانه را به حق جودت از ما مگردان، و از حوض جدّش (درود خدا بر او و خاندانش) با جام او و به دست او، سيراب مان كن، سیراب شدنى كامل، و گوارا و خوش، كه پس از آن تشنگى نباشد، اى مهربان ترين مهربانان
آنگاه به صورتى كه گذشت نماز زيارت بجا مى آورى و به آن چه خواهى دعا مى كنى، كه ان شاء اللّه به اجابت خواهد رسيد.
اعمال روز جمعه :
1- در نماز صبح در ركعت اوّل سوره ی جمعه و در ركعت دوّم سوره ی توحيد بخواند.
2- بعد از نماز صبح پيش از آن كه سخن بگويد اين دعا را بخواند تا كفّاره گناهان او از این جمعه تا جمعه ديگر باشد :
(( اَللّهُمَ ما قُلْتُ فىجُمُعَتى هذِهِ مِنْ قَوْلٍ، اَوْ حَلَفْتُ فيها مِنْ حَلْفٍ، اَوْ نَذَرْتُ فيها مِنْ نَذْرٍ، فَمَشِيَّتُكَ بَيْنَ يَدَىْ ذلِكَ كُلِّهِ، فَما شِئْتَ مِنْهُ اَنْ يَكُونَ كانَ، وَ ما لَمْ تَشَأْ مِنْهُ لَمْ يَكُن، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لى وَ تَجاوَزْ عَنّى، اَللّهُمَّ مَنْ صَلَّيْتَ عَلَيْهِ، فَصَلوتى عَلَيْهِ وَ مَنْ لَعَنْتَ فَلَعْنَتى عَلَيْهِ )) :
خدايا هر گفتارى كه در اين روز جمعهام گويم يا سوگندى كه در آن خوردم يا نذرى كه در آن كردم پس در تمام آنها مشيت و اراده تو پيش از همه آنها است آنچه از آن بخواهى مىشود و آنچه نخواهى نمىشود خدايا مرا بيامرز و از من بگذر خدايا هركه را تو رحمت براو فرستادى پس رحمت من هم بر او باد و هركه را تو از رحمتت دور كردى پس لعنت من هم بر او باد .
و اَقَلاًّ در هر ماهی يك مرتبه اين عمل را به جا آورد .
روايت است كه هر كه بعد از نماز صبح در روز جمعه بنشيند و مشغول تعقيب باشد تا آفتاب طلوع کند در فردوس اعلى هفتاد درجه براى او بلند گردانند.
3- روايت استكه هركه بعد از نماز ظهر و نماز صبح در روزجمعه و غير جمعه بگويد : (( اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ )) ؛
خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و فرج ايشان را نزديك گردان ؛ نميرد تا حضرت قائم عليه السّلام را دريابد و اگر صد مرتبه اين صلوات را بخواند حقّ تعالى شصت حاجت او را برآورد ؛ سى حاجت از حاجات دنيا و سى حاجت از حاجات آخرت.
4- بعد از نماز صبح سوره ی الرّحمن را بخواند و بعد از :
(( فَبِأىِّ آلآءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ )) : پس کدامین نعمت از نعمت های پروردگارتان را تکذیب می کنید ، بگويد : { لا بِشیءٍ مِنْ آلآئكَ رَبِّ اُكَذِّبُ } : پروردگارا هیچ کدام از نعمت های تو را تکذیب نمی کنم .
5- شيخ طوسى رحمه الله فرموده كه سنّت است بعد از نماز صبح روز جمعه، صد مرتبه سوره ی توحيد را بخواند و صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد و صد مرتبه استغفار كند و هر يك از اين سورهها را بخواند : نساء، هود، كهف، صافّات، الرّحمن .
6- سوره ی اَحْقاف و مؤمنون را بخواند. از حضرت صادق عليه السّلام مروي است كه هر كه در هر شب جمعه يا هر روز جمعه سوره ی اَحْقاف را بخواند ترسى در دنيا به او نرسد و از فَزَعِ اكبر قيامت ايمن گردد و نيز فرموده هر كه خواندن سوره ی مؤمنون را در هر جمعه مداومت نمايد، خداوند تعالى ختم فرمايد اعمال او را به سعادت و منزل او در فردوس اَعْلى با پيغمبران و مرسلين باشد.
7- سوره ی قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ را پيش از طلوع آفتاب ده مرتبه بخواند و دعا كند تا دعايش مستجاب شود و روايت شده كه حضرت امام زين العابدينعليه السّلام چون صبح روز جمعه مىشد آيه الكرسى مىخواند تا ظهر و چون از نمازها فارغ مىشد شروع مىكرد به خواندن سوره ی اِنَّا اَنْزَلْناهُ و بدان كه از براى خواندن آيه الكرسى عَلَى التَّنْزيلِ در روز جمعه فضيلت بسيار روايت شده است.
8- غُسل جمعه كند و آن از سنّت های مؤَكَّده است.
و روايت شده كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله به حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود :
يا على در هر جمعه غسل كن اگر چه بايد كه قوت روز خود را بفروشى و آب بخرى و غسل كنى و گرسنه بمانى زيرا كه هيچ سنّتى بزرگ تر از اين نيست .
و از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هركه در روز جمعه غسل كند و اين دعا را بخواند:
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللّهُمَ صَلِعَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنى مِنَ التَّوَّابينَ واجْعَلْنى مِنَ المُتَطَهِّرينَ :
گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه نيست كه شريكى ندارد و گواهى دهم كه محمّد بنده و رسول او است خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و مرا از توبه كنندگان و پاكيزه شدگانم قرارده ؛
براى او طهارتى باشد تا جمعه ی آينده يعنى از گناهان پاك شود يا اعمال او با طهارت معنوى و مقبول واقع شود و احوط آن است كه تا ممكن شود غسل جمعه را ترك نكنند و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زوال آفتاب و هر چه به زوال(ظهر شرعي) نزديك شود به تر است .
9- سر را به خَطمى بشويد كه از پيسى و ديوانگى امان مىبخشد.
10- ناخن و شارب را بگيرد كه فضيلت زياد دارد و روزى را زياد مىكند و تا جمعه ی ديگر از گناه پاك مىكند و از ديوانگى و خوره و پيسى امان مىبخشد و در آن حين بخواند :
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ على سُنَّهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ . و در گرفتن ناخن ابتدا از انگشت كوچك دست چپ شروع كند و به انگشت كوچك دست راست ختم كند و در گرفتن ناخن هاى پاى خود نيز این چنين كند، سپس ريزهاى ناخن را دفن كند.
11- بوى خوش به كار برد و جامههاى پاكيزه خود را بپوشد.
12- تصدّق كند كه بر طبق روايتى صدقه در شب جمعه و روز آن هزار برابر اوقات ديگر است.
13- براى اهل و عيال خود چيز نيكو و تازه ای از ميوه و گوشت بخرد تا به آمدن جمعه شاد شوند.
14- خوردن انار : هنگامي كه ناشتا است انار بخورد و هفت برگ كاسنى پيش از زوال (ظهر شرعی) بخورد.
از حضرت موسى بن جعفرعليه السّلام مروي است كه هر كه يك انار در روز جمعه ناشتا بخورد تا چهل روز دلش را نورانى گرداند و اگر دو انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار بخورد تا صد و بيست روز و وسوسه شيطان را از او دور گرداند و هر كه وسوسه شيطان از او دور گردد معصيت خدا نكند و هركه معصيت خدا نكند داخل بهشت شود.
و شيخ درمصباح فرموده فضيلت بسيار روايت شده در خوردن انار در روز جمعه و در شب آن .
15- خود را از كارهاى دنيا فارغ سازد و مشغول به آموختن مسائل دينخود شود نه آن كه روز جمعه را صرف كند به سير و گشت و تفرّج در باغ ها و مزارع مردم و مصاحبت با اراذل و بي عاران و مسخرهگى و عيبگوئى مردمان و خندههاى قهقهه و خواندن اشعار و خَوض(غوطه ور شدن) در باطل و امثال اين ها كه مفاسدش زياده از آن است كه ذكر شود.
و از حضرت صادق عليه السّلام منقول است : اُفّْ باد بر مسلمانی كه در هفته، روز جمعه را صرف آموختن مسائل دين خود نگرداند و براى اين امر خود را از كارهاى ديگر فارغ نسازد.
و از حضرت رسول صلى الله عليه و آله منقول استكه هرگاه ببينيدكه در روزجمعه مرد پيرى تواريخ جاهليّت و كفر را براى مردم نقل مىكند سنگريزه بر سرش بزنيد.
16- هزار مرتبه صلوات بفرستد و از حضرت امام محمّد باقرعليه السّلام مَروي است كه هيچ عبادتى در روز جمعه نزد من محبوب تر نيست از صلوات بر محمّد و آل مُطَهَّرِ او صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ .
مؤلّف گويد كه : اگر فرصت نكرد اَقَلاًّ صد مرتبه صلوات را ترك نكند تا در قيامت روى او نورانى شود.
و روايت شده كه هر كه در روز جمعه صد مرتبه صلوات فرستد و صد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبّى و اَتُوبُ اِلَيْهِ بگويد و صد مرتبه سوره ی توحيد را بخواند، البتّه آمرزيده شود.
و نيز روايت است كه صلوات بر محمّد و آل محمّد در ما بين ظهر و عصر برابر با هفتاد حجّ است.
17- زيارت حضرت رسول و ائمّه ی طاهرين سَلامُ اللَّه عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ نمايد .
18- به زيارت اموات و زيارت قبر پدر و مادر يا يكى از ايشان برود كه فضيلت دارد.
و از حضرت باقرعليه السّلام روايت شده كه مردگان را در روز جمعه زيارت كنيد كه مىدانند كيست كه به زيارت ايشان رفته است و شاد مىشوند.
19- دعاى ندبه را كه از اعمال اَعياد اَربَعَه است، بخواند .
20- چند نماز كه در متن مفاتيح الجنان در اعمال روز جمعه آمده است .
21- نماز ظهر روز جمعه را به جمعه و منافقين و نماز عصر را به جمعه و توحيد بخواند.
شيخ صدوق رحمه الله روايت كرده از حضرت صادق عليه السّلام كه فرمود از چيزهائىكه واجب و لازم است بر هر مؤمنى كه شيعه ما باشد آن كه در شب جمعه، نماز را به سوره ی جمعه و «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلى» بخواند و در نماز ظهر آن سوره ی جمعه و مُنافقين را بخواند. پس هرگاه اين كار را كرد گويا عمل نموده به عمل رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و ثواب و جزاء او بر خدا بهشت خواهد بود.
و شيخ كلينى رحمه الله به سند حَسَن كالصّحيح از حلبى روايت كرده كه گفت : سؤال كردم از حضرت صادقعليه السّلام كه هرگاه در روز جمعه تنها نماز گذارم يعنى نماز جمعه نخوانم و چهار ركعت نماز ظهر را بخوانم، آيا بلند قرائت كنم فرمود بلى و فرمود به سوره ی جمعه و منافقين در روز جمعه بخوان.
22- شيخ طوسى رحمه الله در مصباح در ذكر تعقيب بعد از ظهر روز جمعه روايت كرده از حضرت صادق عليه السّلام كه هر كه روز جمعه بعد از سلام هفت مرتبه حمد و هفت مرتبه «قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» و هفت مرتبه «قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و هفت مرتبه «قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ» و هفت مرتبه «قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ» بخواند و آخر سوره ی بَرائَة «لَقَدْ جآئَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ» و آخر حَشْر كه «لَوْ اَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ» باشد تا آخر سوره و پنج آيه ی آل عمران «اِنَّ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ» تا «اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ» را بخواند، از اين جمعه تا جمعه ی ديگر كفايت شرّ دشمنان و بلاها از او بشود .
23- و نيز از آن حضرت روايت كرده كه هر كه بعد از نماز صبح يا بعد از نماز ظهر بگويد:
(( اَللّهُمَّ اجْعَلْ صَلوتَكَ وَ صَلوةَ مَلائكَتِكَ وَ رُسُلِكَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ )) :
خدايا قرار ده درود خود و درود فرشتگان و رسولانت را بر محمّد و آل محمّد ،
بر او گناهى تا يك سال نوشته نشود و نيز فرموده كه هر كه بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگويد :
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» نميرد تا امام قائم عليه السّلام را درك نمايد.
مؤلّف گويد : كه اگر دعاى اوّل را سه دفعه بعد از فريضه ی ظهر جمعه بخواند براى او امان باشد از بلاها تا جمعه ی ديگر.
روايت شده كه هر كه ميان دو نماز روز جمعه صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد ثوابش معادل هفتاد ركعت نماز باشد .
24- بخواند دعاى «يا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لا تَرْحَمُهُ الْعِبادُ» و دعاى «اَللّهُمَّ هذا يَوْمٌ مُبارَكٌ» و اين هر دو از ادعيه ی صحيفه ی كامله (سجّاديّه) است .
25- روايت شده كه به ترين اوقات صَلَوات در روز جمعه بعد از عصر است و صد مرتبه مىگوئى :
(( اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ )) : خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و در فرج ايشان شتاب كن .
26- بعد از عصر، هفتاد مرتبه بگويد : «اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ» تا حقّ تعالى گناهان او را بيامرزد .
27- دعاى عشرات را بخواند .
28- شيخ طوسى رحمه الله فرموده كه ساعت استجابت دعا، ساعت آخِر روز جمعه تا غروب آفتاب است و سزاوار است كه دعا در آن ساعت بسيار بكند.
و روايت شده كه ساعت استجابت آن وقتى است كه نصف قُرْص خورشيد فرو رود و نصف ديگرش غروب نكرده باشد و حضرت فاطمه صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْها در آن وقت دعا مىكرد پس مستحب است دعا در آن وقت و مستحب است كه دعاى مَروى از نبىّ صلى الله عليه وآله را در ساعت استجابت دعا بخواند :
سُبْحانَكَ لااِلهَاِلاَّ اَنْتَ، ياحَنَّانُ يامَنَّانُ، يابَديعَ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، ياذَاالْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ :
منزّهى تو معبودى جز تو نيست اى پر مهر اى پر نعمت اى پديد آورنده آسمان ها و زمين اى صاحب جلالت و كرم .
29- در ساعت آخر روز جمعه، دعاى سِمات را بخواند.
30- روز جمعه روز حضرت بقيّه الله عجّل الله تعالي فرجه الشّريف :
بدان كه روز جمعه از چند جهت اختصاص و تعلّق به امام عصر عَجَّلَ اللَّهُ تعالی فرجه الشّریف دارد :
1- آن كه ولادت با سعادت آن حضرت در آن روز بوده است.
2- آن كه ظهور مَوفُورُ السّرور آن جناب در روز جمعه خواهد بود و تَرَقُّب و انتظار فَرَج در آن روز بيش تر از روزهاى ديگر است، و در زيارت مختصّه به آن حضرت در آن روز بيايد که :
(( هذا يَوْمُ الْجُمُعَهِ وَ هُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلى يَدِكَ )) :
اين روز جمعه است و اين روزى است كه انتظار مىرود در آن ظهور تو و فرج مؤمنين در آن به دست تو .
بلكه عيد بودن روز جمعه و شمردن آن به عنوان يكى از عيدهاى چهارگانه، حقيقتاً به جهت آن روز شريف است كه زمين را از لَوْثِ شرك و كفر و قذارات معاصى و از وجود جَبّارين و كافرين و منافقين پاك و پاكيزه مىفرمايد و به اظهار كلمه حق و اعلاء دين و شرايع ايمان چشم و دل مؤمنين مخصوصين را در آن روز روشن و منوّر و مسرور و خرسند خواهد فرمود :
وَ أشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها
پس شايسته است كه در اين روز صلوات كبير را بخوانى و بخوانى دعائى را كه حضرت امام رضاعليه السّلام امر فرموده بخواندن آن براى صاحب الأمرعليه السّلام :
(( اَللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَليِّكَ وَ خَليفَتِكَ )) و ذكر آن در آخر اعمال سرداب در باب زيارات بيايد.
برگرفته از کتاب شريف (( مفاتيح الجنان )) ؛ تأليف محدّث بزرگ حاج شيخ عبّاس قمي رحمه الله.
پیوند: http://kowsarblog.ir
اعمال شب جمعه
شب جمعه را اعمال بسيارى است كه ما در اينجا تنها به ذكر چند عمل بسنده می كنيم.
اوّل:یکی از اعمال شب جمعه بسيار گفتن «سبحان اللّه،و اللّه اكبر،و لا اله الاّ اللّه»و زياد صلوات فرستادن در این شب است.
روايت شده:جمعه،شبش تابناك و روزش بس روشن است،پس ذكر«سبحان اللّه،و اللّه اكبر،و لا اله الاّ اللّه»بگوئيد و بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستيد و در روايت ديگر در مورد اعمال شب جمعه آمده: كه كمترين صلوات در شب جمعه،صد مرتبه است،و هرچه بيشتر باشد بهتر است.
و از امام صادق عليه السّلام روايت شده:صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار كار نيك برابر است و هزار گناه را پاك می كند و مقام انسان را هزار درجه بالا می برد و مستحب است كه پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستند.و با سند صحيح از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده:هنگام عصر روز پنجشنبه فرشتگان از آسمان با قلمهاى طلا و صحيفههاى نقره فرود می آيند و در عصر پنجشنبه و شب و روز جمعه تا هنگام غروب خورشيد جز صلوات بر محمّد و خاندان آن حضرت چيزى ننويسند.
و شيخ طوسى فرموده: در روز پنجشنبه مستحبّ است فرستادن هزار صلوات بر محمّد و آل محمّد. و در آن بگويد:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ.
خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و فرج ايشان را تعجيل نما،و دشمنانشان را از جن و انس از اولين و آخرين نابود فرما.
و گفتن اين صلوات صد مرتبه از بعد از عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه فضيلت بسيار دارد.و نيز شيخ فرموده:مستحب است در آخر روز پنجشنبه به اين صورت استغفار كنند:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ تَوْبَةَ عَبْدٍ خَاضِعٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ لا يَسْتَطِيعُ لِنَفْسِهِ صَرْفا وَ
لا عَدْلا وَ لا نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا حَيَاةً وَ لا مَوْتا وَ لا نُشُورا وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ
الْأَبْرَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما .
طلب آمرزش مىنمايم از خدايى كه نيست معبودى جز او،زنده و پايدار است،و توبه مىنمايم به سوى او توبه بنده فروتن بىچيز كه فقير و عاجز ناتوان است براى نفس خود و نه دفاعى و نه سودى و نه زيانى و نه زندگى و نه مرگى و نه رستاخيزى و درود خدا بر محمّد و خاندان او،پاك و پاكيزگان،از برگزيدگان و نيكان، و درود فراوان فرست.
دوّم:آنكه در شب جمعه اين سورهها را بخواند كه از براى هريك فوائد و ثواب بسيار روايت شده:بنى اسرائيل[اسراء] كهف،سه طس[شعراء و نمل و قصص]سجده،يسى،ص،احقاف،واقعه،حم سجده،حم دخان،طور،اقتربت،جمعه و اگر فرصت نشد همه را در شب جمعه تلاوت كند،واقعه و سوره هاى قبل از آن را انتخاب كند و در شب جمعه تلاوت کند.
از امام صادق عليه السّلام روايت شده هركه در هر شب جمعه سوره«اسراء»را بخواند،نمی ميرد تا خدمت حضرت قائم(عج)رسد و از اصحاب آن حضرت گردد.
هركه در هر شب جمعه سوره«كهف»را بخواند،نمی ميرد مگر شهيد و خداوند او را در قيامت با شهيدان محشور می كند و در قيامت همراه ايشان نگاهش می دارد .
هركه در شب جمعه سوره هاى شعراء و نمل و قصص را تلاوت كند،از دوستان خدا گشته و در امان و حمايت حق تعالى قرار می گيرد و نيز در دنيا دچار فقر و تنگدستى نمی شود و خدا در آن جهان چندان از بهشت به او عطا كند كه خشنود شود و بلكه افزون بر خشنودىاش بر او كرامت نمايد،و صد زن زيبا چشم از زنان دلرباى بهشت را به همسرى او در آورد.
هركه در شب جمعه سوره سجده را بخواند خدا در قيامت نامه اعمالش را به دست راست او دهد و در حسابرسى اعمال بر او آسان گيرد. و از دوستان محمّد و خاندان او باشد.
به سند معتبر از امام باقر عليه السّلام روايت شده:هركس هر شب جمعه سوره«ص»را قرائت كند،از خير اين جهان و جهان ديگر آن اندازه به او ببخشند كه جز به پيامبرى مرسل يا فرشتهاى مقرّب نبخشيده و او را با هركس از اهل خانهاش كه بخواهد وارد بهشت كنند،حتى خدمتكارى كه به او خدمت كرده باشد،هرچند از خانواده او به حساب نيايد و در حدّ شفاعت او نباشد.
از امام صادق عليه السّلام روايت شده:هركه در شب جمعه يا روز جمعه سوره«احقاف»را بخواند،در دنيا دچار بيم و هراس نشود و در روز قيامت از وحشت و ترس در امان باشد.
هركه در شب جمعه سوره واقعه را بخواند،خدا او را دوستش بدارد و او را محبوب تمام مردم كند،و در دنيا دچار بدحالى و تنگدستى نشود و آفتى از آفات دنيا به او نرسد،و از دوستان حضرت امير المؤمنين عليه السّلام باشد و اين سوره مخصوص امير المؤمنين عليه السّلام است.
و روايت شده:هركه سوره«جمعه»را در هر شب جمعه تلاوت كند كفاره اعمال او از اين جمعه تا جمعه ديگر خواهد بود.و نيز همين فضيلت براى كسی كه در هر شب جمعه و بعد از ظهر و عصر جمعه سوره«كهف»را بخواند وارد شده است.
نمازهای شب جمعه
آگاه باش كه براى شب جمعه نمازهاى بسيارى وارد شده.
اوّل:یکی از نمازهای مستحب در شب جمعه ،نماز حضرت امير المؤمنين عليه السّلام
دوّم:یکی دیگر از نمازهای مستحب در شب جمعه ، دو ركعت نماز كه در هر ركعت، «حمد»و پانزده مرتبه سوره «زلزال» خوانده میشود ،در روايت است:هركه اين نماز را بجا آورد،خدا او را از عذاب قبر و هول وهراس قيامت ايمن كند.
سوّم:آنكه در شب جمعه در ركعت اوّل نماز مغرب و ركعت اوّل نماز عشاء سوره«جمعه»و در ركعت دوّم نماز مغرب سوره«توحيد»و در ركعت دوم عشا سوره«اعلى»را بخواند.
چهارم:یکی دیگر از اعمال شب جمعه این است که خواندن شعر را در شب جمعه ترك كند؛زيرا در حديث صحيح از امام صادق عليه السّلام روايت شده:براى شخص روزهدار و شخص محرم و نيز در حرم خدا و در روز جمعه و در شب آن روايت كردن شعر مكروه است.راوى به حضرت عرض كرد:هرچند معناى آن شعر مطلب حقى باشد،فرمود:هرچند شعر به حق باشد. و در حديث معتبر از امام صادق عليه السّلام روايت شده:رسول خدا فرمود:هركه در شب يا روز جمعه يك شعر بخواند،در آن شب و روز بهرهاى از ثواب به غير آن نداشته باشد.و براساس روايت معتبر ديگر،در آن شب و روز نمازش مورد قبول واقع نشود [از آنجاكه شعر و خواندن آن مورد علاقه مردوزن،پيروجوان،عالموعامى و خلاصه تمام مردم است،شايد اصرار روايات بر ترك خواند شعر در شب و روز جمعه به خاطر اين باشد كه اهل ايمان از قرائت قرآن و دعا و مستحبات شب و روز جمعه باز نمانند و ثوابهاى عظيم و بهرههاى وافر الهى را از دست ندهند.مترجم]
پنجم:در حق مؤمنين بسيار دعا كند،چنانكه حضرت زهرا عليها السّلام بسيار دعا میكرد و روايت شده اگر براى ده نفر از برادران مؤمن كه از دنيا رفته باشند طلب آمرزش كند بهشت براى او واجب مىشود.
ششم:دعاهاى مخصوص شب جمعه را بخواند كه آن دعاها بسيار است و ما به ذكر برخى از آنها بسنده مىكنيم: به سند صحيح از امام صادق عليه السّلام روايت شده:هركس در شب جمعه در سجده آخر نافله شب اين دعا را هفت بار، بخواند،هنگامیكه از آن فارغ شود،آمرزيده شده باشد. و اگر در هر شب اين دعا را در سجده آخر نافله شب بخواند،بهتر است. و آن دعا اين است:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ اسْمِكَ الْعَظِيمِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِي ذَنْبِيَ الْعَظِيمَ .
خدايا!از تو مىخواهم به عنايت كريمانه و نام بزرگت كه درود فرستى بر محمّد و خاندان محمّد و از گناهانم بزرگم درگذرى.
و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله روايت شده:هركس در شب يا روز جمعه اين دعا را، هفت بار بخواند،اگر در آن شب يا در آن روز از دنيا برود وارد بهشت می شود و آن دعا اين است:
اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ خَلَقْتَنِي وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ أَمَتِكَ وَ فِي قَبْضَتِكَ وَ نَاصِيَتِي بِيَدِكَ أَمْسَيْتُ عَلَى عَهْدِكَ وَ
وَعْدِكَ مَا اسْتَطَعْتُ أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ أَبُوءُ بِنِعْمَتِكَ [بِعَمَلِي] وَ أَبُوءُ بِذَنْبِي [بِذُنُوبِي] فَاغْفِرْ لِي ذُنُوبِي إِنَّهُ
لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ .
خدايا!تويى پروردگار من،شايسته پرستشى جز تو نيست،تو مرا آفريدى و من بنده تو و فرزند كنيز تو و در دست قدرت توام و زمام زندگی ام به دست توست،تا توانستم بر عهد و پيمان روز را به شب آوردم.از شرّ آنچه انجام دادم به خوشبينى و خشنودى تو پناه مىآورم،به نعمتت اعتراف و به گناهم اقرار مىنمايم پس گناهانم را بيامرز،زيرا گناهان را جز تو نمی آمرزد.
شيخ طوسى و سيّد كفعمى و سيّد ابن باقى رحمهم اللّه فرموده اند:در شب و روز جمعه و شب و روز عرفه مستحب است دعاى اللّهم من تعبّا…خوانده شود،ما آن را از كتاب»مصباح شيخ«نقل میكنيم و آن دعا اين است:
اللَّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَ تَهَيَّأَ وَ أَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةٍ إِلَى مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ طَلَبَ نَائِلِهِ وَ جَائِزَتِهِ فَإِلَيْكَ يَا رَبِّ تَعْبِيَتِي وَ
اسْتِعْدَادِي رَجَاءَ عَفْوِكَ وَ طَلَبَ نَائِلِكَ وَ جَائِزَتِكَ فَلا تُخَيِّبْ دُعَائِي يَا مَنْ لا يَخِيبُ عَلَيْهِ سَائِلٌ [السَّائِلُ] وَ لا يَنْقُصُهُ نَائِلٌ
فَإِنِّي لَمْ آتِكَ ثِقَةً بِعَمَلٍ صَالِحٍ عَمِلْتُهُ وَ لا لِوِفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ أَتَيْتُكَ مُقِرّا عَلَى نَفْسِي بِالْإِسَاءَةِ وَ الظُّلْمِ،
خدايا!هركس به اميد كمك و طلب عطا و جود و جايزه مخلوقى مجهّز و مهيّا و آماده ديدار او شود،تنها به سوى توست اى پروردگار من استعداد و آمادگى من به اميد عفو و درخواست و جايزهاست،پس مرا از خواستهام نااميد مساز،اى آنكه پرسنده اى از او محروم نگردد و بخشيدهاى از او نكاهد من به پشتوانه عمل شايستهاى كه انجام داده باشم،و يا به اميد آفريدهاى كه به او دل بسته باشم به پيشگاهت نيامدهام،به درگاهت آمدهام با با اعتراف بر نفس خويش به بدكارى دستم
مُعْتَرِفا بِأَنْ لا حُجَّةَ لِي وَ لا عُذْرَ أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عَفَوْتَ [عَلَوْتَ] بِهِ [عَلَى] عَنِ الْخَاطِئِينَ [ الْخَطَّائِينَ]
فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلَى عَظِيمِ الْجُرْمِ أَنْ عُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالرَّحْمَةِ فَيَا مَنْ رَحْمَتُهُ وَاسِعَةٌ وَ عَفْوُهُ عَظِيمٌ يَا عَظِيمُ يَا
عَظِيمُ يَا عَظِيمُ لا يَرُدُّ غَضَبَكَ إِلا حِلْمُكَ وَ لا يُنْجِي مِنْ سَخَطِكَ إِلا التَّضَرُّعُ إِلَيْكَ فَهَبْ لِي يَا إِلَهِي فَرَجا بِالْقُدْرَةِ الَّتِي
تُحْيِي بِهَا مَيْتَ الْبِلادِ ،
و با اعتراف به اينكه هيچ دليل و نه عذرى بر بدكارىام نيست،گذشت فراگيرت را كه بر آن از خطاكاران درمىگذرى اميدوارم،پس پافشارى بر جرم بزرگشان از اينكه بر انان دوباره مهرورزى تو را بازنداشت،پس اى آنكه رحمتش فراگير و گذشتش بس بزرگ است اى بزرگ،اى بزرگ،اى بزرگ،جز بردبارىات خشم تو را برنگرداند و جز زارى به پيشگاهت از ناخشنودىات رهايى نبخشد،پس خدايا!با نيرويى كه با آن سرزمينهاى مرده را زنده مىكنى برايم گشايشى بخش
وَ لا تُهْلِكْنِي غَمّا حَتَّى تَسْتَجِيبَ لِي وَ تُعَرِّفَنِي الْإِجَابَةَ فِي دُعَائِي وَ أَذِقْنِي طَعْمَ الْعَافِيَةِ إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِي وَ لا
تُشْمِتْ بِي عَدُوِّي وَ لا تُسَلِّطْهُ عَلَيَّ وَ لا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقِي اللَّهُمَّ [إِلَهِي] إِنْ وَضَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْفَعُنِي وَ إِنْ
رَفَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَضَعُنِي وَ إِنْ أَهْلَكْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَعْرِضُ لَكَ فِي عَبْدِكَ أَوْ يَسْأَلُكَ عَنْ أَمْرِهِ،
و از اندوه هلاكم مكن تا آنكه دعايم را مستجاب نمايى و مرا به اجابت دعايم آگاه سازى و شيرينى سلامت و تندرستى را تا پايان عمر به من بچشان و مرا در معرض سرزنش دشمنم قرار مده و او را بر من چيره مساز و بر گردنم مسلّط مكن خدايا!اگر تو مرا حقير و پست بدارى،پس چه كسى بلندم گرداند و اگر تو مرا بلند گردانى،پس كيست آنكه مرا خوار كند و اگر هلاكم كنى،پس كيست آنكه درباره بندهات در برابر تو خود نمايد؟يا از كار او از تو پرسوجو كند؟
وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَيْسَ فِي حُكْمِكَ ظُلْمٌ وَ لا فِي نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ وَ إِنَّمَا يَعْجَلُ مَنْ يَخَافُ الْفَوْتَ وَ إِنَّمَا يَحْتَاجُ إِلَى الظُّلْمِ
الضَّعِيفُ وَ قَدْ تَعَالَيْتَ يَا إِلَهِي عَنْ ذَلِكَ عُلُوّا كَبِيرا اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ فَأَعِذْنِي وَ أَسْتَجِيرُ بِكَ فَأَجِرْنِي وَ أَسْتَرْزِقُكَ
فَارْزُقْنِي وَ أَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ فَاكْفِنِي وَ أَسْتَنْصِرُكَ عَلَى عَدُوِّي [عَدُوِّكَ] فَانْصُرْنِي وَ أَسْتَعِينُ بِكَ فَأَعِنِّي وَ أَسْتَغْفِرُكَ يَا إِلَهِي
فَاغْفِرْ لِي آمِينَ آمِينَ آمِينَ .
با آنكه به يقين مىدانم كه نه در حكم تو ستمى است و نه در انتقامت شتابى،چه تنها كسى در انتقام شتاب مىكند كه از دستدادن فرصت را مىهراسد و فقط كسى محتاج ستمگرى است كه ناتوان است،و حال آنكه تو اى خداى من!از اين امور بسيار برترى.بار خدايا به تو پناه مىآورم،پس پناهم ده و از تو امان مىجويم پس امانم ده و از توروزى مىطلبم پس روزىام ده و اعتماد مىكنم بر تو،پس تو خود مرا كافى باش،و براى غلبه بر دشمنم از تو يارى مىخواهم پس يارىام ده،و از تو مدد مىجويم پس مرا مدد فرما، اى خداى من!دعايم را بپذير.بپذير.بپذير.
هفتم:در شب جمعه دعاى«كميل»را بخواند[كميل بن زياد نخعى،از اصحاب امير المؤمنين عليه السّلام است كه حضرت به اصرار وى دعاى كميل را انشاء و به او تعليم فرمود]
هشتم:در شب جمعه دعاى«اللّهمّ يا شاهد كلّ نجوى»را كه در شب عرفه هم خوانده مىشود،بخواند.
نهم:در شب جمعه ده مرتبه بگويد:
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى
سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ.
اى كسی كه جود و بخشش توبه آفريدگان هميشگى است!اى آنكه دو دست سخاوت خود را براى عطا گشودهاى!اى صاحب عطاهاى گرانبها!بر محمّد و خاندان او،نيكوخوترين مردمان درود فرصت،و ما را اى خداى بلندمرتبه در چنين شبى بيامرز.
اين ذكر شريف در شب عيد فطر نيز خوانده می شود.
دهم:در شب جمعه انار بخورد،چنانكه امام صادق عليه السّلام در هر شب جمعه ميل ميفرمود،و اگر هنگام خوابيدن بخورد،شايد بهتر باشد،چه آنكه روايت شده: هركه وقت خوابيدن انان بخورد تا صبح در جان خود ايمن خواهد بود.و سزاوار است هرگاه انار بخورد،در زير آن دستمالى بگستراند كه هر دانهاى از ان بيفتد جمع كرده و بعد بخودرد و بهتر است ديگرى را در آن انار شريك نسازد.
شيخ جعفر ابن احمد قمى رحمة اللّه در كتاب، عروس از امام صادق عليه السّلام روايت كرده:هركه ما بين دو ركعت نافله و فريصه صبح صد مرتبه بگويد:
سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ
منزه است پروردگار بزرگ من و به ستايش او را سزاست،از خدا،پروردگار خود،آمرزش مىطلبم و به سوى او باز مىگردم.
خدا در بهشت خانهاى براى او بنا كند.و شيخ طوسى و سيد ابن طاووس و ديگران اين دعا را ذكر كرده و گفته اند:مستحب است در سحر شب جمعه اين دعا خوانده شود:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ هَبْ لِيَ الْغَدَاةَ رِضَاكَ وَ أَسْكِنْ قَلْبِي خَوْفَكَ وَ اقْطَعْهُ عَمَّنْ سِوَاكَ حَتَّى لا أَرْجُوَ وَ لا
أَخَافَ إِلا إِيَّاكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ هَبْ لِي ثَبَاتَ الْيَقِينِ وَ مَحْضَ الْإِخْلاصِ وَ شَرَفَ التَّوْحِيدِ وَ دَوَامَ
الاسْتِقَامَةِ وَ مَعْدِنَ الصَّبْرِ وَ الرِّضَا بِالْقَضَاءِ وَ الْقَدَرِ يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ السَّائِلِينَ يَا مَنْ يَعْلَمُ مَا فِي ضَمِيرِ الصَّامِتِينَ صَلِّ
عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
خدايا!بر محمّد و خاندان او درود فرست و در اين بامداد خشنودى خود را بر من ارزانى بدار،و ترس از خويش را در دلم جاى ده،و دلم را از غير خود ببر،تا به غير تو اميد نبندم و جز از تو نترسم،خدايا!بر محمّد و خاندان او درورد فرست و مرا يقين استوار،و اخلاص بىشائبه و قدر خود،ببخش،اى برآورنده نيازهاى پرسندگان! اى آنكه هرچه در نهاد خاموشان مىگذرد مىداند!بر محمد و خاندانش درود فرست
وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي وَ اغْفِرْ ذَنْبِي وَ أَوْسِعْ رِزْقِي وَ اقْضِ حَوَائِجِي فِي نَفْسِي وَ إِخْوَانِي فِي دِينِي وَ أَهْلِي إِلَهِي طُمُوحُ
الْآمَالِ قَدْ خَابَتْ إِلا لَدَيْكَ وَ مَعَاكِفُ الْهِمَمِ قَدْ تَعَطَّلَتْ إِلا عَلَيْكَ وَ مَذَاهِبُ الْعُقُولِ قَدْ سَمَتْ إِلا إِلَيْكَ فَأَنْتَ الرَّجَاءُ وَ إِلَيْكَ
الْمُلْتَجَأُ يَا أَكْرَمَ مَقْصُودٍ وَ أَجْوَدَ مَسْئُولٍ هَرَبْتُ إِلَيْكَ بِنَفْسِي يَا مَلْجَأَ الْهَارِبِينَ،
و خواهشم را برآور،و گناهم را بيامرز و روزىام را وسعت بخش و نيازهاى درونىام و حوائج براداران دينىام و خانوادهام را برآورد،خداى من آروزوهاى دور و سركش جز نزد تو ناكام است،همّتهاى بلند جز آنكه بر گرد كوى تو گردد بيهوده باشد و راههاى خرد بسته است جز به سوى تو،پس تويى اميد دلها و به سوى توست پناهگاه،اى گرامىترين مراد،و بخشندهترين درخواست شده!با همه وجودم به سوى تو گريختهام،اى پناهگاه گريختگان،
بِأَثْقَالِ الذُّنُوبِ أَحْمِلُهَا عَلَى ظَهْرِي لا أَجِدُ لِي إِلَيْكَ شَافِعا سِوَى مَعْرِفَتِي بِأَنَّكَ أَقْرَبُ مَنْ رَجَاهُ الطَّالِبُونَ وَ أَمَّلَ مَا لَدَيْهِ
الرَّاغِبُونَ يَا مَنْ فَتَقَ الْعُقُولَ بِمَعْرِفَتِهِ وَ أَطْلَقَ الْأَلْسُنَ بِحَمْدِهِ وَ جَعَلَ مَا امْتَنَّ بِهِ عَلَى عِبَادِهِ فِي كِفَاءٍ لِتَأْدِيَةِ حَقِّهِ [أَنَالَ
بِهِ حَقَّهُ] صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ عَلَى عَقْلِي سَبِيلا وَ لا لِلْبَاطِلِ عَلَى عَمَلِي دَلِيلا.
با بارهاى گناه كه بر دوش مىكشم،درحالىكه براى رسيدن به تو ياورى نمىيابم جز آگاهى از اينكه تو نزديكترين كسى هستى كه اميد جويندگان به اوست و آنچه را كه نزد اوست راغبان آرزومندند،اى آنكه خردها را به معرفت خويش شكوفا ساخت،و زبانها را به ستايش خود گشود و آنچه را بر بندگانش منّت گذارد،براى اداى حق خود بسنده ساخت،بر محمّد و خاندان درود فرست و براى شيطان بر خردم راهى و به سوى باطل بر عملم راهنما و دليلى قرار مده.
و به هنگام طلوع صبح روز جمعه اين دعا را بخواند:
أَصْبَحْتُ فِي ذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّةِ مَلائِكَتِهِ وَ ذِمَمِ أَنْبِيَائِهِ وَ رُسُلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَ ذِمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ ذِمَمِ
الْأَوْصِيَاءِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ آمَنْتُ بِسِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَ عَلانِيَتِهِمْ وَ ظَاهِرِهِمْ وَ بَاطِنِهِمْ وَ أَشْهَدُ
أَنَّهُمْ فِي عِلْمِ اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ كَمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.
شب را صبح كردم در امان خدا و امان فرشتگان و امان پيامبران و فرستادگان او(درود بر آنان باد)،و امان محمّد(درود خدا بر او و خاندان او باد)،و امانهاى جانشينيان خاندان محمّد(درود بر آنان باد)،ايمان آوردم به نهان خاندان محمّد(بر ايشان درود باد)و ظاهر و باطن ايشان،و گواهى مىدهم كه همانا ايشان در معرفت به خدا و طاعت او همچون محمّد(درود خدا بر او و خاندان او)هستند.
روايت شده:هركس پيش از نماز صبح روز جمعه سه مرتبه بگويد:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ.
آمرزش میجويم از خداى كه شايسته پرستشى جز آن زنده پاينده نيست و به سوى او باز میگردم.
گناهانش آمرزيده شود هرچند از حباب نشسته بر دريا بيشتر باشد
پیوند: http://kowsarblog.ir
فضیلت های روز و شب جمعه
«جمعه» روز مقدس و با فضیلتی است و در روایات مروی از امام معصوم (ع) جزء اعیاد شمرده شده است و حضرت رسول اكرم (ص) آن را «سید الایام» یعنی «سرور روزها» نامیده است.
الف) فضیلت های روز جمعه
1_ از حضرت رسول اكرم (ص) روایت شده است كه روز و شب جمعه 24 ساعت است و در هر ساعت آن حق تعالی 600 هزار نفر را از جهنم آزاد كند.
2_ از حضرت امام صادق (ع) نقل است كه هر كس بین ظهر پنجشنبه تا ظهر روز جمعه بمیرد خداوند او را از فشار قبر نگاه دارد.
3_ از همان حضرت (ع) روایت است كه جمعه دارای حق و حرمتی بزرگ است. پس مبادا حرمت آن را ضایع گردانی. لذا از عبادات خدا چیزی فرو مگذار و با انجام كارهای نیكو به سوی پروردگار تقرب جو و هم محرمات الهی را فرو گذار، چرا كه در این روز خداوند ثواب نیكی ها را مضاعف می كند و عقوبت گناهان را محو می نماید.
4_ از همان امام همام (ع) نقل است كه شب جمعه از نظر فضیلت همانند روز جمعه است. بدرستی كه خداوند عالم در شب جمعه، فرشتگان را جهت اكرام مومنان به آسمان اول می فرستد تا حسنات آنها را زیاد كند و گناهانشان را بیامرزد . پس تا می توانید شب جمعه را زنده داری كنید و تا صبح به دعا و نماز بپردازید.
5_ از آن امام بزرگوار (ع) روایت شده كه چون شب جمعه می آید ماهیان دریا سر از آب در می آورند و وحوش صحراگردن می كشند و پرورگار را ندا می كنند كه خدایا ما را به خاطر گناه آدمیان عذاب نكن.
6_ از امام محمد باقر (ع) روایت شده كه خداوند تعالی در هر شب جمعه فرشته ای را مامور می كند كه از فراز عرش ندا می كند كه آیا بنده مومنی هست كه روزی اش تنگ شده باشد و پیش از طلوع صبح جمعه از من بخواهد روزی اش را زیاد گردانم تا من پیش از طلوع صبح روزی او را گشاده سازم؟
آیا بنده مومن بیماری هست كه پیش از طلوع صبح جمعه از من درخواست كند او را شفا دهم كه البته پیش از طلوع صبح او را سلامتی عطا خواهم كرد.
شب و روز جمعه 24 ساعت است و در هر ساعت آن حق تعالی 600 هزار نفر را از جهنم آزاد كند.آیا بنده مومن غمگین زندانی وجود دارد كه قبل از طلوع صبح جمعه از من بخواهد تا او را از زندان رها سازم و اندوهش را چاره كنم كه البته دعایش را مستجاب خواهم ساخت و پیوسته آن فرشته این ندا را در می دهد تا صبح جمعه بدمد.
7_ از مولا امیر المومنین (ع) نقل است كه فرمودند: از جمله فضیلت های روز جمعه آن است كه هر كس در آن روز از خدایش حاجتی داشته باشد پروردگار بزرگ ، آن را برآورده می سازد. اگر گروهی مستوجب عذاب باشند ، چون در روز و شب جمعه دعا كنند خدا آن عذاب را از آنان برگیرد.
ب) كارهای پسندیده در شب جمعه
1_یکی از کارهای پسندیده در شب جمعه، بسیار تسبیحات اربعه گفتن یعنی : سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاالله والله اكبر.
2_ شیخ طوسی فرمود كه در آخر روز پنج شنبه ، استغفار كردن استجاب فروان دارد.
3_ یکی دیگر از کارهای پسندیده در شب جمعه تلاوت سوره های بنی اسرائیل ، كهف، الم سجده، یس ،صاد، احقاف، واقعه ، معم، سجده، حم دخان ، طور ، ساعه، جمعه و چنانچه كسی فرصت ندارد فقط سوره واقعه و سوره های ماقبل آن را بخواند.
روایت است هر كس در هر شب جمعه سوره مباركه جمعه را بخواند، كفاره او از آن جمعه تا جمعه دیگر خواهد بود.
4_ در ركعت اول نماز مغرب و عشاء سوره جمعه را بخواند و در ركعت دوم نماز مغرب سوره توحید و در ركعت دوم نماز عشا، سوره اعلی را قرائت كند.
5_ ازدیگر کارهای مستحب در شب جمعه این است که در حق مومنان دعا بسیار كند چنانچه از حضرت فاطمه زهرا (س) روایت شده اگر كسی برای ده نفر از برادران مومن در گذشته خویش طلب آمرزش كند بهشت بر او واجب شود.